Friday, June 30, 2006

گيتار ِ شكسته


طفلي گيتارِشكسته .. ديگه هيچ سازي بلدنيست
ديگه اين حنجره بي اون .... هيچ ترانه ايرو بر نيست
آخه باز غم نبودت.... داده دست به دست گيتار
شده مضراب شكستن .... عكس ِ تو تُو قاب ديوار
من و گيتار ِ شكسته ..... تُوي حسرت يه فرياد
با نفس هاي بريده .... هق هقِ شكسته در باد
آخرين خاطره هارو .... واسه اشك بهونه كرديم
تو نميدوني عزيزم .... اين شبا بي تو چه كرديم
من همه ترانه هامو .... پر ِ ازياد ِ تو كردم
مونده بود گيتاربي جون .... كه اونم ترانه كردم
رضا ميرفخرايي